محل تبلیغات شما
با مامان دعوام شد هرچی از دهنم د‌ر اومد گفتم دیگ .دیگ حتی یه ثانیه هم برام قابل تحمل نیست موندن اینجا از ظهر دارم بحث میکنم باهاش ک فردا راضی باشه برم تور . هرچند اجازش برام اندازه تخم سگ ارزش نداره ، میخوام راضی باشه ناراحت نباشه ک بعد اومدم عقده اش خالی نکنه سرم .ک مرغش یه پا داشت همش میگفت نه .اخر داداشم اومد گفت بابا اعصابم خرد شد بذار بره دیگ از کی دارید بحث میکنید .دیگ گریم گرفت .هرچی از دهنم اومد گفتم رفتم تو اتاقم دستمو اونقد محکم مشت زدم دیوار

اینترن داخلی و عفونی

مردسالاری در جای جای ذهن

دعوای درون خانه ای

دیگ ,ک ,برام ,هرچی ,باشه ,یه ,از دهنم ,اومد گفتم ,راضی باشه ,هرچی از ,اخر داداشم

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

مشاوران انتخاباتی همیار کاندید دکتر راثی