محل تبلیغات شما



الان اورژانسم
مریض اومده با علائم تنگی نفس . گلبول سفیدش بالاهه ولی هیچیک از علائم عفونتو نداره .اینترن داخلی (هر دو پسر هستند) همینک گلبول سفید بالا رو دید گفت دکتر این با سرویس عفونیه .اصن درست با ادم حرف نمیزنن .درسته عفونیم ولی ادمم و بیا باهم دوست باشیم .چرا یه جورید انگار قهریم .دعوا داریم .یا شایدم بچه اید و اصن بلد نیستید .

رفتم شرح حال مریضو گرفتم .گفت دیروز بهش گلبول سفید و اینا تزریق شده .پس علت بالارفتنش همینه .نه عفونت .نصف شرحو نوشته بودم بقیه اش رو گفتم مینویسم و دادم بهش .

بعد ازونور با دوستش حرف میزنن میگ من گرمم تو برو استراحت بعد بیا .اخه تو گرمی ک الان زورت میاد شرح حال خودتو بگیری .بعد گرم نباشی چی ای .


داشتم فکر میکردم ک ازدواجو دوس دارم .قشنگه .اما نه ازدواجی که از یه حدی بیشتر محدودم کنه .ک البت ادمای مذهبی (حتی خود گوگول) کاملا این حد رو رد میکنن و برام اصلا قابل تحمل نیست .

اینی ک گفتم واقعا زیبا و شیرینه .میتونم حسش کنم .

کاش گوگول بفهمه نباید این حدود رو رد کرد و از یه جایی ب بعد وارد شد .ازونجا ب بعد دیگ اون زن ماله خودشه و کسی حق دست درازی نداره .اینو مردم سنتی یا حتی خیلی از غیر سنتی ها نمیفهمن .اونم از مردسالاری ای ک تو مغزشون فرو شده میاد .

اولین قسمت مردسالاری ک تو گوگول دیده بودم وقتی بود ک گفت اگ ازدواج کنیم تو اذیت میشی (از جهت حجاب و یه سری چیزای مذهبی ک مثلا باید رعایت کنم چون من کلا هیچی رعایت نمیکنم ) این جمله اصلاااااا تو کتم نمیرفت .چرا من اذیت شم ولی تو نشی .چرا فک میکنی من خودمو اذیت میکنم (با رعایت حجاب و .) چرا نمیگی من (گوگول) اذیت میشم از مثلا بی حجابیت .چرا .چون تو هم فکر میکنی تو اینجور موارده غیرتی! مرد دستور میده و زن فقط میگ چشم .بی چون و چرا .تو ذهنش فرض بر اینه ک زن مطیعه مرده .این مورد هم یکی از موارد مطیع بودنه .پس خودش ک مرد باشه اذیت نمیشه .این تویی ک (باتوجه ب اینک توی این قانون هستی از پیروی این دستور) اذیت میشی .

خلاصه گوگول ادم سنتی ایه و جالبه ک سنت رو دوست داره .واسه همینم تلاشی واسه تغییر این افکارش نمیکنه .میدونه من خیلی از اینها رو دوس ندارم (شاید سعی میکنه بروزش نده جلوم ک اذیت نشم) .میدونه بعضیاش یا شاید خیلی هاش کلا غلطه ولی همچنان چسبیده بهش .دوسش داره .عملیش میکنه .درست مثل یه کودن !!

اینا رو با مثال گوگول گفتم ولی منظورم ب همه ی ادماییه ک اینجور فکر میکنن .


با مامان دعوام شد هرچی از دهنم د‌ر اومد گفتم دیگ .دیگ حتی یه ثانیه هم برام قابل تحمل نیست موندن اینجا از ظهر دارم بحث میکنم باهاش ک فردا راضی باشه برم تور . هرچند اجازش برام اندازه تخم سگ ارزش نداره ، میخوام راضی باشه ناراحت نباشه ک بعد اومدم عقده اش خالی نکنه سرم .ک مرغش یه پا داشت همش میگفت نه .اخر داداشم اومد گفت بابا اعصابم خرد شد بذار بره دیگ از کی دارید بحث میکنید .دیگ گریم گرفت .هرچی از دهنم اومد گفتم رفتم تو اتاقم دستمو اونقد محکم مشت زدم دیوار
من خیلی ب رزیدنت شدن علاقه مند شدم .دقیقا چه رشته ای نمیدونم .ولی حس خیلی خوبی داره .اولا دیگ پزشکی رسما و کلی احترام واینا .دوما راهت مشخصه لازم نیست چیزای خارج از رشتت رو بدونی و مسئولیتی در قبالش نداری .سوما مستقلی قشنگ پول داری حسابی .چهارم علمت زیاد شده .خیلی چیزا بلدی . خیلی کارا بلدی . خب همه ی اینا رو یه استیجر میتونه در مورد اینترن بگ یا حتی پایینتر از استیجر . ک اره چقد خوبه ادم اینترن شه .

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

وبلاگ رسمی آرمین رحیمی